آنجا راهی آبی...؟

روزی همه مان از پشت یک نگاه خواهیم دید و آنگاه...

آنجا راهی آبی...؟

روزی همه مان از پشت یک نگاه خواهیم دید و آنگاه...

..........

حتی تنهایی هم میشود چتر را کنار گذاشت 

خیس شد 

مثل امشبم گریه کرد 

حرف زد ولی لب نگشود 

دلی پر داشت دلی آرام اشک ها را می شوید و بی خبر حبس میکند گریه را

امشب نه شعر گفتنی دارم نه قصه گفتنی اما حرفهای گفتنی ام غوغا کرده اند نمیگویم چگونه بگویم نگاهم بغض کرده نمی دانم چرا اشک هایم فرو نمیریزند 

اینجا چقدر آرامشم غلیظ شده 

وای کاش احساس کنید احساسم را 

بیداری ام اشکم سکوتم و 

دلم می خواست حرف میزدم 

نمیدانم چرا اینبار نه از قصه ی آرزو و پرواز اینبار بلکه  چرا حرفهایم زمینی شده 

لا اقل بگویم از خودم توقع دارم...

اما یک چیزی هست همیشه بوده هیچ وقت فذتموش نکردم 

بگویم هر وقت مثل امشبم بودید سرد و تنها و نیازمند 

فقیر  از ...به...

هیچ وقت احساستان را خفه نکنید 

این را با تمام وجود میگویم چون میبینم که همیشه با بیداری و احساسم شاد بوده ام!

برایم دعا کنید امشب تنهایم میروم دنبال خدایم بگردم باید همین اطراف باشد 

هیچ کس را هم که برای حرف زدن پیدا نکنم او که تنهایم نمی گذارد باور دارم همین اطراف است 

نمیدانم شاید او بداند چرا ارم گریه میکنم 

اصلا شما که غریبه نیستید 

راستش دلم هم برایش تنگ شده !ببینم به نظرتان امشب به حرفهایم گوش شنیدن میدهد ؟

برایم دعا کنید امشب شب بیداری من است باید کسی را پیدا کنم

بعدا بپرسید یافتمش یا نه ؟

خواهش میکنم بپرسید من باید خدایم را بیابم من امشب دردناکم چرا؟نمیدانم اما دلم میخواست میهمان کوهستان بودم فریادم آنجا چه خوب شنیده میشد!

دلتنگم میدانم قضیه باید همین باشد 

خدایا رسیدی من آماده ام!

زنده با د آنگاه که هیچ کس برای برداشتن چتری نیست !

من امشب خیس خیسم !

در ضمن جدی گفتم که بپرسید امشب قضیه چه بود  اگر هر یک از ششما از دوستانم باشید پس میتوانید کسی باشید که میتوانست بغض مرا بشکند 

بپرسید من به پرسدن از شما نیازمندم 

نه تنها امشب و فردا  بلکه هروقت و هر جا!

نمیدانم اما الان از والاترین احساس وجودم  به تمام دوستانم عشق می ورزم!

خوش به حال همه تان امشب کسی شما را خیلی دوست دارد!

دوستتون دارم!


نظرات 9 + ارسال نظر
student دوشنبه 12 تیر 1391 ساعت 12:26 ق.ظ http://mbluw.blogsky.com

دوستان گلم تما چیزایی که نوشتم احساسات امشبمه و واقعا الان حالم این شکلیه و دلتنگم برای خدای خوبم ،خودم و همه ی دو ستان گل و دوست داشتنیم و هر کسی که حتی یه ثانیه دوستش داشتم!
دلم میخواد فردا که از خواب بیدار میشم دوستام زنگ بزنن و بپرسن ساناز دیشب چط شده بود ؟
یا حتی وقتی میبیننم بپرسن یا هر وقت که یادشون بیاد
نمیدونم چرا اما برای همه تون دلتنگم آره حتی خود شما!
و خوشحال میشم که شمام بپرسین!
دوستتون دارم تمام کسانی که هستید!
تروخدا برام دعا کنید من امشب به دعای همه تون نیاز دارم!
دوستتون دارم حت اگه بدترین آدم روی کره یزمین باشین!و حتب دشمنم و واقعا خوشحالم که این احساسو دارم !تروخدا برام دعا کنید!

خوشحالم که خوبم!
سانازی من که برات دعا کردم اما بقیه رو نمیدونم!

Zhinoos.Blue دوشنبه 12 تیر 1391 ساعت 10:12 ق.ظ http://kooleh-poshti.blogsky.com

خودت مهربونی که همه رو دوست داری...خودت خوبی که دلت به اندازه همه جا داره...........

دیشب خدات رو پیدا کردی؟ باهاش حرف زدی؟ آرومت کرد؟ سبک شدی؟
چند وقته انقدر تو خودم غرق شدم که یادم رفته میتونم تنهاییم رو با یکی دیگه قسمت کنم...

الان حالت چطوری؟ آبی هستی؟

ممنون عزیزم همه مون دوست داشتن رو میدونیم و قلبمونم برای دوست داشتن خیلی جا داره مشکل اینجاست که خیلی هامون به جای اینکه با دوست داشتن پرش کنیم با کینه و ترس و تردید و ...پرش کردیم!
الان خیلی خوبم گلم ولی جات خالی امروز صبح وسط خیابون کم مونده بود از دست برم!
دیشب خدای حقیقی مون خیلی خوب بود به همه تون سلام رسوند
در ضمن ممنون که پرسیدی !
و آره آبی ام آبی و روان زلال و شاد!
امیدوارم همه تون حس دیشب منو تجربه کنید !

pink دوشنبه 12 تیر 1391 ساعت 06:33 ب.ظ


سلام عزیزم میخواستم همه ی سوال ها رو ازت بپرسم ولی هم امروز جوابم و دادی هم بالا تمام جواب ها رو خوندم ولی دست مریزاد (درست نوشتم )عالی بود حالا جوابمو گرفتم کاملا ولی دوست دارم بیشتر بدونم راستش هنوز کنجکاوم یعنی فقط همینه ؟(مشکلت رو میگم البته اگه داشته باشی )

سلام بهترینم!
دیر به دیر سر میزنی بانو!
خوبی گلم؟ممنون که اومدی و خوندیش !
نمیدونم چجوریه ولی حالا دوباره به هم ریخته ام و اینم بگم واقعا ازت توقع داشتم بپرسی من خیلی حرفا برای گفتن بخصوص به تو دارم
حالا راستش چه جوری بگم نمیدونم اما فکر کنم واقعا مشکل دارم!(الان خیلی خوشحالی از من اعتراف گرفتی؟)
موفق باشی عزیزم!

pink دوشنبه 12 تیر 1391 ساعت 06:41 ب.ظ

تهش رو یادم رفت بگم اخرش خیلی باحال بود خیلی کیف کردم نمی خواستم بگم ولی من همیشه بهت فکر می کنم و این احساسو که همیشه دوستت دارم رو دارم ودر درونم همیشه میماند راستی بدون اون شب هم من بهت فک می کردم امیدوارم همیشه این احساس رو داشته باشی امیدوارم (بووووووووووووووس در حد المپیک ) بای

ممنونم بانو!خییییییییییییییییییییییییلی دوست دارم!
منم امیدوارم واقعا لذت بخشه دوست داشتن همه آدما !
یا به قول جانسون:
؛این که دیگران را دوست بدارم خیلی مهم تر از این است که دیگران مرا دوست بدارند!؛
امیدوارم تو هم این حسو داشته باشی!
دوست دارم گلم
بو.........!!!!!!!!!!!!!.........وس

محمد پارسا پنج‌شنبه 15 تیر 1391 ساعت 12:34 ب.ظ http://phistory.blogsky.com

سلام دوست خوبم
حال شما چطوره
یه سری به کلبه فقیر فقرا نمیزنید..............................................................

سلام دوست عزیز
ممنون که اینجایین!
وب شما اونقدر غنی از متنای فوق العاده است که نمیشه گفت کلبه فقیرانه!
مزاحم میشم!

بیگانه پنج‌شنبه 15 تیر 1391 ساعت 04:58 ب.ظ http://www.thelord-of-thelove16.blogfa.com

انگشتت را هرجای نقشه که خواستی بگذار .......
فرقی نمی کند...........
تنهایی من عمیق ترین جای جهان است........

سلام!
خوش اومدین دوست عزیز!
قشنگ بود اما دوست گلم تنها تنها یه پرده است برای چند دقیقه فکر کردن
کنارش بزن دنیا دیگر مثل قبل نخواهد بود اما اینها همه به این شرط است که آن چند دقیقه را بیدار بوده و فکر کرده باشی!
بازم سر بزنین باعث افتخاره!

Zhinoos.Blue شنبه 17 تیر 1391 ساعت 04:15 ب.ظ http://kooleh-poshti.blogsky.com

سانازی کجایی دوستم؟

سلام عزیزم
هنوز همین اطرافم ببخشید دیر شد گلم!

مژده شنبه 17 تیر 1391 ساعت 10:47 ب.ظ http://scorpion92.persianblog.ir

سلام مهربونم خوبی؟؟ یه وب جدید راه اندازی کردم اگه اگه تازه اگه دوس داشتی بیا اگرم نه اصلا ناراحت نمیشم مهم وجود مهربون و نازنینته.....یکی میگفت وقتی دلت برای خدا تنگ میشه یعنی هنوز یکی رو داری که از همه ی دنیا تو رو بیشتر میخواد ......راستی چی شد خدا رو پیدا کردی؟؟ باید دنبال خودت میگشتی.....اونوقت خدا رو زودتر پیدا میکردی........خوش به حال قشنگی که داشتی....داری.

سلام مژده جونم!
دلم خیلی برات تنگ شده بود !
فکر می کردم دیگه سر نمیزنی !ممنون که بهم خبر دادی حتما سر میزنم
وقتی اینهمه دوستتون دارم مگه ممکنه نخوام ازتون خبر داشته باشم و بهتون سر نزنم!
بو.............................!!!!!!!!!!!!!!!!!!..........................وس

Street Group یکشنبه 18 تیر 1391 ساعت 12:23 ب.ظ http://streetgroup.blogsky.com

سلام چطوری ابجی؟؟

امروز خوبی؟؟؟

خوندم ولی متاسفانه مثل اینکه دیر رسیدم به اینجا یه یه هفته ای دیر اومدم

عجب حس و حالی داشتی...خوش به حالت خدایا از این حس و حالام به ما بده یخرده

سلام داداش گلم!!
بهترم خدا رو شکر
ولی کلا این روزا درگیرم(به کسی نگو !حالم میتونه بهتر باشه)
مهم اینه که همتون بخونید دیر و زود نداره!
آره حس قشنگیه انشاالله خدا قسمتتون کنه!
موفق باشی پسر گل!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد