آنجا راهی آبی...؟

روزی همه مان از پشت یک نگاه خواهیم دید و آنگاه...

آنجا راهی آبی...؟

روزی همه مان از پشت یک نگاه خواهیم دید و آنگاه...

سرد است؟!

به سردی لحظه ها اطمینان پیدا کرده ام و...


و پذیرفته ام که دیگر هیچ لحظه ی آرامی وجود نخواهد داشت


و به این اطمینان است که سکوت کرده ام و در جستجوی هیچ لحظه ی گرمی برنمیخیزم و امید را نمیپذیرم


 وآیا...؟


به راستی چه شد که پذیرفتم و چگونه هر لحظه ام سرد شد و سرد و سردتر؟؟


و چرا...؟


چرا دنیای آرامم دنیای زیبایم یخ زد؟


چه شد؟


و...


کاش         کاش دوباره خورشید  طلوع کند!


به امید لحظه گرم طلوع آفتاب آرامش!



نظرات 5 + ارسال نظر
نگار یکشنبه 28 خرداد 1391 ساعت 04:28 ب.ظ http://khoneyeman.mihanblog.com/

خیـــــــــــــــــــــلی قشنگ بود...
خوشم اومد دست شما مررررسی

ممنون دوست عزیز...
خواهش میکنم قابل نداشت
خوش اومدین
بازم سر بزنین خوشحال میشم!

مهسا سه‌شنبه 30 خرداد 1391 ساعت 12:46 ق.ظ http://vibre4sky.blogsky.com

احساست قشنگه...
آفرین

احساس همه قشنگه
تاسف اینجاست ک هیچ کس جرات بروز احساس نداره
شروع کنید انسانها سخن بگویید بس است سکوت
این سکوت درد آورتان مرا آزار میدهد
با شما هستم همه شما!

ممنون ک سر زدی عزیزم

مریم چهارشنبه 31 خرداد 1391 ساعت 01:25 ب.ظ http://sooskesiah.blogsky.com

خیلی ناز و غم انگیز بود
آپم

سلام بانو
قدم رنجه فرمودین!
ممنون گلم از تشویقت
و اینکه گاهی غم لازمه اشک ریختن لازمه خیست میکنه و شسته میشی!

محمد پارسا جمعه 2 تیر 1391 ساعت 09:32 ب.ظ http://phistory.blogsky.com

سلام بر شما دوست عزیز
چند وقتی بود که آپ نمیشدم
ولی جداً هر وقت که سری به اینترنت میزنم حتماً از وبلاگ شما هم بازیدید میکنم

سلام
ممنون باعث افتخاره
دیگه داشتم از سر زدنتون نا امید میشدم
بازم سر بزنید خوشحال میشم!

Zhinoos.Blue یکشنبه 11 تیر 1391 ساعت 03:30 ب.ظ http://kooleh-poshti.blogsky.com

امیدوارم زودتر به لحظه گرم آرامش برسی عزیزم...



نمیدونم چی بگم... عالی بود...

ممنون دوست عزیز
خودمم امیدوارم اما بیشتر از اینکه انتظار داشته باشم هرچه زودتر پیداش کنم انتظار دارم درست دریابمش!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد